فیلم داستان "کِی اوسانای" که به همراه همسرش "کوزوئه" و دخترش "روری" زندگی آرام و خوشبختی را تجربه می‌کنند، اما همسر و دخترش در یک تصادف جان خود را از دست می‌دهند و زندگی اش ناگهان تغییر می‌کند و ...

داستان فیلم در مورد زنی جوان به نام "چیهیرو" که در یک فروشگاه کوچک بنتو در کنار ساحلی به نام "نوکونوکو بنتو" مشغول به کار می‌شود. چیهیرو با لبخند از مشتریان استقبال کرده و به مشکلات و درد و دل‌های آن‌ها گوش می‌کند، از این طریق چیهیرو به زودی به چهره‌ای محبوب در شهر تبدیل شده و ...

فیلم داستان "کایا" زنی که به مدت 3 سال به عنوان یک افسر مشروط کار کرده است، او کار خود را نوعی ثواب کردن می داند. اما یک مشتری به نام "ماکوتو" یک قاتل سابق، ناگهان ناپدید می شود، درست در زمانی که پلیس در حال بررسی یک سری قتل های مرتکب شده توسط یک مرد مرموز است و ...

"هیمورا کنشین" شمشیرباز افسانه ای است که کشتن مردم با شمشیر خود را متوقف کرده است. در عوض ، او از یک شمشیر لبه معکوس استفاده می کند. او سعی می کند با "کائورو" که یک مدرسه شمشیر زنی را در روستای آنها اداره می کند زندگی آرامی داشته باشد. گذشته کنشین به او منتقل می شود و باعث خراب شدن رستوران آکابکو می شود که مکان مورد علاقه کنشین برای غذا خوردن بود. در آنجا ، او یادداشتی پیدا می کند که روی آن کلمه "قضاوت مردم" نوشته شده است و ...

فیلم یک داستان عاشقانه بین دختر و پسری 22 ساله است. آنها هر دو آخرین قطار ایستگاه "مِیدایمائه" در توکیو را از دست می دهند و اونجا همدیگر را ملاقات میکنند و رابطه ای عاشقانه بین آنها شکل می گیرد و ....

کازو دختری هست که در یک کافه کار میکند، او اعتقاد دارد یکی از میزهای آن کافه باعث سفر در زمان می شود. در حالی که مسافر می تواند مقصد مورد نظر خود را بر اساس قوانین خاصی انتخاب کند. علاوه بر این، زمان سفر فرد محدود به دوره ای است که قهوه سرد می شود و...

کنشین هیمورا در برابر یک فروشنده اسلحه مرموز به نام انیشی یوکیشیرو که دنیای تبهکاران چین را کنترل می کند، قرار می گیرد. در این حین، راز "جوجیشو" کنشین هیمورا نیز فاش می شود و ...

شینیچرو به دو دلیل تنها است. وقتی کوچک‌تر بود خانواده‌اش را در یک تصادف از دست داد. او همچنین یک توانایی عجیب و غیر عادی برای دیدن ارواح آدمهای در شرف مرگ دارد و …

لوکا به عنوان فرزند شایسته پدرش تصمیم می گیرد تا مادرش را از چنگال "اربو دیوان" نجات دهد ، اما او ابتدا باید فردی برگزیده را پیدا کند که بتواند شمشیر زنیت را به دست آورد و ....

"هیدئو" پس از بازگشت از سر کار ، در راه آمدن به خانه شاهد یک تصادف مرگبار می‌شود. او به وضوح دیده بود که قربانی کشته شده است. اما لحظاتی بعد فرد کُشته شده بلند می‌شود و شروع به راه رفتن می‌کند. آنجاست که او میان واقعیت و توهم و آغاز یک فاجعه انسانی گیر می‌کند و…

فیلم داستان مردی است که می تواند از مرگ دیگران جلوگیری کرده و به نوعی زمان را دستکاری کند. وقتی که او درگیر یک تصادف شده و بعنوان قاتل شناخته می شود، سعی می کند به گذشته بازگردد تا جان قربانی را نجات دهد، اما ...

داستان فیلم درباره‌ی نبرد تاریخی سکیگاهارا است. نبردی که در 21 اکتبر 1600 میلادی، مابین نیروهای توکوگاوا ایه‌یاسو به همراهی خاندان‌های شرق ژاپن با تویوتومی هیده‌یوری و بسیاری از خاندان‌های غرب ژاپن رخ داد. این نبرد به پیروزی قطعی ایه‌یاسو و تشکیل شوگون‌سالاری توکوگاوا انجامید و ...

داستان فیلم درباره "آکیرا" زنی بیوه که به همراه پسر نوجوانش راهی سفری برای دیدار با والدین شوهر فقیدش می شود. او وقتی با پدر و مادر عجیب شوهرش ملاقات می کند، تصمیم می گیرد زندگی و کارش را در آنجا آغاز کند و ....

"نیناکو" به "رن" اعتراف می کند که عاشقش است، اما "رن" دست رد به سینه او می زند، زیرا او یک دوست دختر دارد. آنها با هم عهد می بندند که فقط بعنوان یک دوست کنار هم بمانند. افراد زیادی به "نیناکو" می گویند که دوستش دارند، اما او همه آنها را رد می کند. آیا بخاطر این است که او همچنان دوست دارد با "رن" باشد؟

سایاکا کودو دانش آموز سال دوم دبیرستان است. او شخصیت اجتماعی ندارد و تقریباً با هیچکس دوست نیست. سایاکا مدام مدرسه اش را عوض می کند، اما مشکلش همچنان پا برجاست، تا اینکه مادرش برای آماده سازی او جهت ورود به دانشگاه، او را به یک مدرسه خاص می فرستد…

آنا دختر تنهایی است که از خانواده خودش دور شده و به نورفولک فرستاده شده تا با خانواده پیر خانم و آقای پگ زندگی کند. او هیچ دوستی ندارد. یک روز بر روی تپه های شنی دختری بنام مارنی را ملاقات می کند، کسی که ظاهرش با باطنش تفاوت دارد و…